مهدي پرواني عضو تيم ملي و نماينده دسته 171ـ سانتيمتري باديکلاسيک اعزامي به
مسابقات جهانی در طول چند ماه اخیر مجبور شد بارها رژیم کامل بگیرید و در حد مسابقه بدن خود را به نمایش بگذارد. او با توجه به ژنتیک بدنی که دارد، مجبور است برای اینکه به سر وزن برسد روزهای پایانی را به سختترین شکل طی کند. در چند روز مجبور میشود با کاهو، خیار و آب سر کند تا به سر وزن برسد. مربی او رضا زیودار است. در ادامه گفتوگوی ما را با پروانی و زیودار بخوانید و از نحوه رژیم او مطلع شوید:
این نوع رژیمگرفتن از زمانی به ذهن زیودار و من خطور کرد که به دقت تمرینات سایر بدنسازان را زیر نظر داشتیم. پس از مدتی متوجه شدیم اکثر آنها پیرو نظریه عجیبی هستند. آنها در حین تمرین کمتر کالری میسوزانند که بیشتر غذا نخورند! در حالی که تاکید اصلی بر روی رژیم غذایی کامل است. ما در حین تمرین نهایت انرژی را به کار میبریم و حتی روزانه تا حدود 200 دقیقه هوازی میزنیم. همانطور که میدانید هدف هر بدنساز این است که در معدود روزهای باقیمانده به مسابقه، درصد چربی خود را به پایینترین و تفکیک عضلانی را به بالاترین حد ممکن برساند. هر چند که هر بدنسازی که مسابقه داده باشد میداند کار چندان سادهای نیست. البته من با این روش علاوه بر رسیدن به موارد مذکور، به چگالی بالایی دست مییابم. ژنتیکم اینگونه است که در طول مدت کوتاهی بدنم کاملاً دگرگون میشود. بهطوری که بارها افرادی که نظارهگر بدنم در چند روز پیش از مسابقه بودهاند، ادعا میکردند تو به مسابقه نمیرسی! متاسفانه بسیاری به تمرین پرقدرت که مقوله غیرقابل انکاری است بها نمیدهند. همواره سعی کردم در کل سال نکات تغذیهام را به بهترین شکل رعایت کنم. همینطور با نهایت توان وزنه بزنم. بنابراین زمانی که در 10 روز آخر عرصه را اندکی برای خودم تنگ میکنم، بدنم دچار مشکل نمیشود. من همیشه با همین روش تمرین میکنم. کما اینکه به آنچه میخواستم هم رسیدم. این شعار همیشه سرلوحه کار من و مربیم است: خوب تغذیه کن تا خوب تمرین کنی.
رضا زیودار: بدن پروانی قابل پیشبینی نیست!
به طور حتم هر بدن سبک و سیاق آبگیری- بارگیری متفاوتی دارد. پروانی جزو بدنهایی است که تا چند روز آخر غیرقابل پیشبینی میباشد. برنامهریزی که برای او و همه شاگردانم صورت میدهم بدین شکل است که آنها دقیقاً زمانی که روی سکو میروند، کامل هستند نه یک ربع قبل یا بعد رقابتشان. ما به اجبار در مراحل عذابآور اردوهای تیم ملی 3 مدل آبگیری و بارگیری را روی بدن او پیاده کردیم. تاریخهای 17، 20 و 27 روزهایی بود که باید در اردوها شرکت میکردیم. بار اول او بارگیری آب انجام داد، در مرحله دوم کربو و آب را برایش آزاد کردیم و با برقراری تعادل سدیم و پتاسیم، بدنی قابل قبول در معرض دید کمیته فنی قرار داد. به دلیل بالابودن تعداد جلسات بازبینی او در مرحله آخر از نظر روحی و جسمی کاملاً خودش را باخته بود وقتی قصد انصراف داشت. بنابراین مقدار کربوهیدرات و آب مصرفی را در این مدت افزایش دادیم تا حداقل توان تمرین کردن داشته باشد و کنترل روحی خود را به دست بیاورد. من این آموختههایم را با آزمون و خطا بر روی بدن خود به دست آوردهام و از هیچ منبعی پیروی نمیکنم.
منبع: بشیر آنلاین