اخبار

نگاهي به نفرات برتر المپياي 50

  • درباره مسابقه مسترالمپيا مي‌توان از زواياي مختلفي به موضوع نگاه کرد. طبعاً

    وقتی هر مسابقه‌ای تمام می‌شود، نظرات مختلفی از عملکرد شرکت کنندگان ابراز می‌شود. به طور مثال در همین مسابقه، برخی از کارشناسان معتقد بودند کای گرین می‌توانست عنوان قهرمانی را از فیل هیث بگیرد. در این بخش 10 مرد برتر پنجاهمین دوره مسترالمپیا را بررسی کرده‌ایم.
    فیل هیث
    در فیگور زیربغل از جلو خیلی‌ها در برخی عضلات مثل سینه و کول انحنای عضلانی کافی را ندارند اما فیل در این نما هم عضلاتش کاملاً کروی شکل هستند و هیچ کجا نگاه‌تان با خط صاف تصادف نمی‌کند بلکه عضلات مثل نیم دایره‌های کوچک و بزرگ روی هم قرار گرفته‌اند و هماهنگی لازم را دارند.
    او نسبت به سال گذشته پیشرفت محسوسی نداشت و شاید آمادگی‌اش تا حدودی کمتر هم شده بود، اما هنوز دارایی‌هایش در اندازه‌ای بود که رقابت را به کای گرین نبازد.
    علاقمندان به بدنسازی می‌دانند که فیل هیث عضلات بازو را خیلی به‌ندرت و با احتیاط تمرین می‌دهد چرا که به راحتی ممکن است بیش از حد رشد کنند، احساس می‌کنم این اتفاق برای عضلات پای فیل نیز در حال رخ‌دادن است و باید مراقب باشد از تناسب خارج نشود.
    در نماهای کناری او به خوبی می‌داند چگونه نقاط قوت بدنش را نمایش دهد و در دید داوران تصویر جذاب‌تری را نسبت به رقیبان ارائه کند. پس از نبردی روانی و فیزیکی دشوار این بار هم موفق شد عنوان قهرمانی را حفظ کند.
    کای گرین
    با اینکه در نمایش‌های فردی به راحتی می‌تواند نمایش‌های سرگرم‌کننده‌ای اجرا کند اما در فیگورهای اجباری هنوز باید مقداری توجه کند که هر فیگوری را کنار هم بدنسازی نگیرد.
    اجرای فیگور کول در کنار فیل هیث خیلی سخت است و باید خیلی با دقت بیشتر عمل می‌کرد. بدون شک امسال عضله زیادی اضافه کرده بود و در رقابت هم خیلی جنگجو ظاهر شد و در ناحیه سرشانه که از نقاط ضعف سال قبلش به حساب می‌آمد کلی پیشرفت به‌دست آورد.
    در ناحیه عضلات پشت، کای گرین کیفیت منحصر به فردی دارد که نمی‌شود آن را توصیف کرد و فقط باید آن را تماشا کرد تا متوجه آن شد. عضلات پشت او یک مدل دیگری است که با همه فرق دارد و به لحاظ کیفیت فیبرها نیز متمایز است که جدا از ژنتیک می‌تواند مرتبط با روش‌های بسیار متمرکز تمرینی هم باشد.
    پاهای کای به قدری بزرگ شده‌اند که تصور راه‌رفتن با آنها برای بیننده‌ها دشوار است.
    در شکل بازو و ناحیه بالایی سینه و تا حدودی کمر به‌راحتی مغلوب فیل هیث شد و باز هم همان موضوع تخت بودن عضلات کول که البته امسال بهتر از قبل شده بود.
    او علی‌رغم جنگ روانی شدیدی که علنی راه‌اندازی کرده بود، موفق نشد به لحاظ فنی به مسترالمپیا غلبه کند و باز هم در جایگاه دوم ایستاد که البته به شخصه هر دستاوردی را برای شخصی به نام کای گرین با آن تاریخچه زندگی، یک موفقیت بزرگ می‌دانم.
    شان رودن
    اگر بخواهم از بین قهرمانان فعلی یک نفر را انتخاب کنم باید بگویم گزینه مورد علاقه‌ام شان رودن است.
    وقتی که جفت بازو از جلو را با اندکی ناهمواری بازوها اجرا می‌کند تصویری فراتر از حجم عضلانی را به نمایش می‌گذارد به طوری که بیننده می‌توانست شاهد تناسب‌هایی بشود که در آن زیباشناسی جریان دارد.
    قد و قامتش از فیل و کای بلندتر است و به همین خاطر شاید در برخی عضلات گردی کامل را در طول عضلات خود ندارد که این خصوصیت فیزیکی همه بلندقدهاست.
    به نظرم رنگ بیش از حد تیره بدنش تاثیر منفی روی نمایش او داشت و روحیه بیش از حد خونسرد او روی استیج از دیگر نقدهایی است که به او وارد می‌شود.
    با تمام این تفاسیر در رقابت با فیزیکی مثل فیل هیث مغلوب می‌شود اما بی‌شک یکی از خوش‌استیل‌ترین‌ها به شمار می‌آید و خیلی خوشحالم که او باز هم بالاتر از دنیس ولف قرار گرفته است. چرا که پرورش‌اندام با این که در سال‌های اخیر بسیار زیاد تحت‌الشعاع بازی حجم بوده است اما دیگر این مورد حجم دنیس ولف بدون تناسب‌های لازم واقعاً گاهی روی اعصاب بیننده دوی سرعت می‌رود!
    دنیس ولف
    کاملاً قبول دارم که در نمای آزاد بدنش به طور کامل X است و در سایز عضلات ران و سرشانه بسیار فوق‌العاده است! اما آیا هر چه سایز عضله بزرگتر باشد الزاماً یعنی که بهتر است؟
    چهار سر ران او به قدری زیاد رشد کرده که یادآور تصاویر آن گاوی است که در بدنش میوستاتین را بلوکه کردند و رشد عضلاتش از کنترل خارج شد!
    به طورحتم ساختن این همه عضله کار بسیار مشقت‌بار و دشواری است و ما برای این همه کار سخت احترام قائل هستیم اما به لحاظ فنی ساق‌های ضعیفی که با رشد با رویه ران‌ها، کوچک‌تر از قبل هم دیده می‌شوند خیلی توی چشم می‌زند.
    به وضوح در بخش پائینی زیربغل رشد خوبی به‌دست آورده و حالا بیشتر از همیشه بدنش بالانس دارد. اما این نسبت به بدن سال‌های قبل خودش قابل بیان است نه در مقابل رقیبانی همچون شان رودن، بیگ رامی، مارتینز، جکسون و… دعوت می‌کنم یک بار بدون هیچ تعصبی فیگور جفت بازو از جلوی او را تماشا کنید. در بخش بالاتنه عدم بالانس بودن بازوی چپ و راست به شدت توی ذوق می‌زند و بلندبودن بالاتنه لطمه زیادی به او وارد کرده است. به اعتقاد من به‌طور حتم دکستر جکسون باید بالاتر از او می‌ایستاد.
    دکستر جکسون
    اسطوره‌ای زنده برای المپیا و بدنسازان حرفه‌ای! کسی که تا به امروز هیچگونه آسیب‌دیدگی جدی را تجربه نکرده و همواره بسیار زیرکانه با آمادگی بالا و با انجام تمرینات ایمن و عضلانی خود را به اوج آمادگی رسانده است.
    اگر بخواهیم آن را با یکی مثل خودش مقایسه کنید لازم نیست هیچ جای دوری بروید، همین رونی کولمن که امسال به خاطر دومین عمل لگن خود ناچار شد با عصا روی صحنه

    حاضر شود یک مثال عالی برای مقایسه با دکستر جکسون است. با اینکه تفاوت سنی چندانی ندارند، دکستر بدون هیچ آسیبی سرحال و پرقدرت در صحنه مسابقه مانده و نفر پنجم جهان شده اما کولمن چندمین جراحی خود را طی سال‌های اخیر انجام داده که همگی اثرات جانبی سال‌ها تمرین سنگین است. اگر بتواند با همین کیفیت در عرصه حرفه‌ای باقی بماند تبدیل به یکی از اسطوره‌ها خواهد شد که الگوی بزرگی برای بدنسازان حرفه‌ای خواهد بود.
    درباره فیزیک او باید گفت همچنان خوش‌کات، خوش استیل و آماده و شاید فقط به لحاظ سایزی از نفرات برتر عقب‌تر باشد که البته مشکل امروز و دیروز دکستر نیست و خودش به خوبی از آن اطلاع دارد.
    برانچ وارن
    مرد سخت‌کوش و بی‌اعصاب بدنسازی! کسی که وقتی تمرین می‌کند با هیچ کس شوخی ندارد و برایش فرقی ندارد جلوی دوربین فیلم Generation Iron باشد یا نه، در هر حال ممکن است ناگهان به فیلمبردار پرخاش کند که چرا جلوی روی او ایستاده مانع شده که او خود را در آینه ببیند!
    با اینکه بدن زیبایی ندارد، اما چگالی عضلاتش ستودنی است. اگر دقت کنید در بخش چپ و راست زیربغل ناهماهنگی‌هایی را به لحاظ توسعه عضلانی حس می‌کنید و به‌ویژه در فیگور زیربغل از پشت چیزی مثل پیری عضلات را در بخش تحتانی زیربغل به وضوح مشاهده می‌کنید.
    با اینکه اخیرا به اندازه قبل از آسیب‌دیدگی پا سنگین کار نمی‌کند، اما هنوزم یکی از دیوانه‌های تمرین سنگین به حساب می‌آید و یادآور دوریان یتس و تمرینات سنگینش در باشگاه تاریک و نمور شخصی‌اش در دهه 90 می‌باشد که البته وجه مشترک آنها به نظر من آسیب‌دیدگی‌های فراوان است.
    اگر استیل بدنی و فرم را با دقت بیشتری مد نظر قرار دهیم به‌راحتی باید ویکتور مارتینز بالاتر از برانچ وارن قرار بگیرد اما اینجا هم به نظر می‌رسد رانت‌هایی وجود دارد که بعضی‌ها از آن بهره می‌برند.
    بیگ رامی
    او به‌راحتی از دنیس جیمز بهتر است و با اینکه بیشتر از هر کس دیگری در عرصه حرفه‌ای عضله دارد، اما حجم عضلاتش بیش از آنکه باعث توی ذوق خوردن شود، در بیننده ایجاد حیرت می‌کند.
    او هم به اندازه دنیس ولف حجم دارد (چه بسا بیشتر) اما به واسطه اینکه عضلات بدنش با هم تناسب دارند و شکل آنها گرد و کامل است، در اوج حجم تناسب را حفظ کرده است.
    می‌گویند که باید عضلاتش پخته‌تر شود، اما به نظرم امسال هم در حقش کم‌لطفی کردند و می‌توانست به‌راحتی بالاتر از دنیس ولف قرار بگیرد. اگر IFBB حرفه‌ای مثل همیشه دنبال بیشترین حجم و سایز است. پس باید به بیگ رامی مقام بهتر می‌داد اما به هر حال سابقه شرکت در مسابقات و اسپانسر و… می‌تواند عواملی باشد که فعلاً بیگ رامی را در مقام هفتم حفظ کرده‌اند.
    درست است که او باید آمادگی روز مسابقه‌اش را بیشتر کند، اما در حال حاضر یکی از پدیده‌های جهانی است و آینده حرفه‌ای‌اش می‌تواند خیلی پرسروصدا باشد به شرطی که راه را درست برود و البته که تا همین جا هم کلی افتخار دارد که 2 سال پیاپی در جمع 10 نفر اول دنیاست.
    ویکتور مارتینز
    با اینکه هنوز به آمادگی قبلی از زندان خود بازنگشته اما هنوز یکی از فیزیک‌های خوب حرفه‌ای است و جای خود را بین 10 نفر اول حفظ کرده است.
    علاقه‌مندان به بدنسازی بدن سال 2007 مارتینز را هیچ وقت فراموش نمی‌کنند، همان فیزیکی که با آن تا مرز قهرمانی المپیا پیشرفت اما کاتلر به عنوان مدافع عنوان قهرمانی مورد عنایت بیشتری قرار داشت و قهرمانی‌اش تکرار شد.
    یکی از حس‌هایی که بدن مارتینز دارد، گرد بودن عضلات است و در واقع هیچ گروه عضلانی در بدنش کوتاهی ندارد و طول همه آنها کامل است. در فیگور قفسه سینه انواع و اقسام نیم‌دایره‌ها را می‌توانید در عضلاتش ببینید که باعث می‌شود شکل سه‌بعدی داشته باشد.
    پهنای زیربغل او خیلی خوب است و احتمالاً به همین دلیل بود که رونی کولمن در گذشته او را به عنوان قهرمان احتمالی المپیا بعد از خودش معرفی کرده بود. در فیگور جفت بازو از جلو با توجه به بازوهای قوی و زیربغل‌های پهن نمای خوبی دارد که کمتر بدنسازی صاحب آن است.
    او بعضی از فیگورهای آرنولد را چاشنی خود کرده که همیشه آنها را اجرا می‌کند و با کمک آن نمایش خوبی اجرا می‌کند. به اعتقاد من او می‌توانست مقام بهتری در 254 کسب کند.
    خوان مورل
    در اولین نگاه سرشانه‌های فوق‌العاده‌اش جلب توجه می‌کند. تا حدودی می‌توان سرشانه و کول او را به کوین لورون تشبیه کرد. علاوه بر آن در عضلات سینه، بازو و چهار سر ران هم سایزهای بزرگی ساخته است و یک حرفه‌ای تازه نفس به حساب می‌آید که در اولین حضور المپیای خود بین 10 نفر اول قرار گرفته و با اینکه حجم زیادی دارد، اما فیزیکش دوست‌داشتنی است.
    در ناحیه بخش کناری عضلات شکم به شدت کات و فرم داشت و برای روز مسابقه به خوبی آماده شده بود.
    برای عرصه حرفه‌ای نیاز به تجربه بیشتری دارد و خیلی باید مراقب باشد توسعه بیش از حد عضلات سرشانه‌اش به نمای زیربغل و دیگر بخش‌های بدنش لطمه‌ای وارد نکند.
    برای آنکه فیزیک کاملی شود خیلی جای کار دارد به‌ویژه در عضلات ساق، پشت و در پاها از نماهای پشت و کناری و همچنین روی فیگورهایی که دوست دارد متفاوت باشد نیز نیاز تمرین بیشتری دارد. اما به طور کلی با توجه به سن و سال و شرایطش مسیر پیشرفت به رویش باز است.
    استیو کوکلو
    شاگرد هنی رامبد است و مثل فیل هیث در عضلات کول، شانه، بازو و عضلات چهار سر ران نمای خوبی دارد، نمی‌دانم که آیا این موارد با هنی رامبد ارتباطی دارد یا خیر؟ پربیراه نیست اگر رامبد به طور ویژه روی این عضلات تمرکز ویژه به خرج دهد چرا که در فیگور آزاد که اول هر مسابقه باید در آن قرار بگیرند، همه این عضلات نقش مهمی در جذب نگاه داوران دارند.
    به نظرم می‌شد راهیابی او به جمع 10 نفر و بیرون ماندن کسی مثل رولی وینکلار اندکی همراه با بی‌انصافی است اما به هر حال رای که ثبت شده کوکلو را به عنوان نفر نهم المپیای 2014 معرفی کرده است.
    در فیگورهای پشت نمای بدنش خوب است، اما در فیگورهای باز مثل جلوبازو در حد یک فینالیست المپیایی نیست.
    بعضی بدن‌ها به بیشتر از آنکه زیبایی داشته باشند، عضله دارند و فکر می‌کنم اگر کوکلو را در این زمره بگنجانیم بی‌عدالتی نکرده‌ایم. با اینکه در فیگور کول و یا جمع سایزهای خوبی دارد، اما واقعیت این است که همه بدنسازان در این فیگور نمای قشنگی دارند.

    منبع: بشیر آنلاین

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *