از N تا U
با ادامه بخش اصطلاحات تخصصی بدنسازی از حروف N تا U انگلیسی با شما همراهان تن ورز هستیم.
طبیعی (Natural): این واژه غالبا برای ارجاع به غذاها یا مکملهای استفاده میشود که خیلی تصفیه شده (refined) نیستند و اینکه این مواد محتوی پر حامل کنندههای شیمیایی (chemical fertilizers) یا مزههای مصنوعی (artificial flavors) و رنگها نمیباشد. با اینحال کلمه طبیعی هیچ تعریف قانونی در مکملهای غذایی ندارند.
بهره خالص پروتئین (Npu)(Net Protein Utilization): این روشی برای ارزیابی کیفیت پروتئین به طریقه مقایسه مقدار پروتئین حفظ شده در حیوانات به مقدار پروتئینی که این حیوانات خوردهاند میباشد. پارامترهای ارزیابی عبارتند از: قابلیت هضم (Digestibility) و محتوای آمینو اسید ضروری آن.
وضعیت خنثای ستون فقرات (Neutral Spine): حالتی از ستون مهرهها که به عنوان وضعیت بدن خوب شناخته میشود. در این حالت، ستون مهرهها کاملا صاف نیست و کمی انحنا در پایین و بالای آن وجود دارد. همچنین بهترین و قویترین حالت است که در بیشتر تمرینات باید حفظ شود.
سازگاری عصبی (Neural Adaptation): سازگاری سیستم عصبی در پاسخ به تمرینات قدرتی. افزایش فعالیت عصبی در عضلات میتواند با افزایش اندک در اندازه عضله، افزایش زیادی در قدرت به ویژه در شروع تمرینات به همراه داشته باشد.
انتقال دهندههای پایانه عصبی (Neurotransmitter): وقتی که یک پالس (تپ) عصبی به انتهای سلول عصبی میرسد این مادهای است که از انتهای آن آزاد میشود. انتقال دهندههای پایانههای عصبی از عرض فاصله بین دو عصب عبور میکنند و به سلول عصبی بعدی میرسند و غشاء آن سلول را بدین طریقه تغییر میدهند که ان غشاء کم و پیش آماده شلیک پالس میشود.
مثالهایی از آن شامل آدرنالین و سروتونین (Serotonin) میباشد. (Adrenaline) مسئول پاسخ ” بجنگ یا پرواز کن” (Fight or Flight) میباشد و یک انتقال دهنده عصبی کننده است . سروتونین مخالف آن است باعث خواب آلودگی (Sleepy) شما میشود.
نیتروژن (Nitrogen): این عنصری است که پروتئینها از دیگر مواد متمایز میسازد و به پروتئینها اجازه میدهد که واحدهای ساختمانی مختلفی را در بدن تشکیل دهند که شامل آنزیمها و سلولهای ماهیچهای است.
توازن نیتروژن (Nitrogen Balance): این زمانی است که مقدار دریافت نیتروژن روزانه شخصی از پروتئینها معادل دفع روزانه نیتروژن شخص در ادرار باشد یک توازن منفی نیتروژن زمانی اتفاق میافتد که مقدار دفع روزانه نیتروژن از مقدار دریافت روزانه بیشتر گردد و غالبا وقتی دیده میشود که عضله در حال تحلیل رفتن باشد. یک توازن مثبت نیتروژن غالبا همراه با رشد ماهیچهای است.
مواد مغذی (Nutrients): اینها اجزاء غذاهایی است که به تغذیه بدن کمک میکنند یعنی اینکه آنها یا انرژی فراهم میسازند یا بعنوان ” مواد ساختمانی” بکار میروند. این دسته از مواد مغذی شامل کربوهیدراتها، چربیها، پروتئینها، ویتامینها، مواد معدنی، آب و … میباشد.
امگا -3 (Omega-3): این نام یک اسید چرب معین است. عدد 3 نشان دهنده جایی است که نخستین پیوند دو گانه در زنجیره کربنی اسید چرب قرار گرفته است. لینولینک اسید مثالی از اسید چرب امگا – 3 است.
امگا – 6 (Omega-6): این نام دیگری برای یک اسید چرب است. امگا 6 اشاره بر نخستین پیوند دو گانه بر روی زنجیره اسید چرب دارد که بر روی کربن 6 اسید چرب قرار گرفته است.
تغذیه مطلوب (Optimal Nutrition): این واژهای است که شما نیاز به دانستن آن دارید. این به معنای بهترین تغذیه ممکن است که جدا از تغذیه صرفا کافی است. این واژه افرادی را که بدور از کمبودهای زیاد (Marginal Deficioncies) بیتوازنی و سمیت تغذیهای هستند و کسانی را که در خطر چنین چیزهایی نیستند را شرح میدهد.
تمامی ورزشکارانی که تلاش میکنند تا رشد ماهیچهشان را بطور طبیعی افزایش دهند. بایستی سعی کنند به تغذیه مطلوب دست یابند. در بسیاری از موارد این کار نیازمند مصرف پروتئین، ویتامینها و مواد معدنی و در صورت امکان دیگر مواد مغذی ضروری تحت شرایطی خاص مانند گلوتامین و کراتین میباشد.
اضافه بار (Overload): افزایش تدریجی وزنهای که در یک حرکت خاص استفاده میشود. این عمل برای سازگاری بدن به پاسخهای تمرین است.
داروی بدون نسخه (Over – The – Counter)(Otc): این اشاره بر موادی دارد که نیازمند به نسخه قانونی نمیباشد.
اکسایش (Oxidation): این فرآیند تجزیه و واپاشی (Decomposition) سلولی میباشد. اکسایش تولید رادیکالهای آزاد میکند.
بدهی اکسیژن (Oxygen Debt): از نظر من به معنای “بدون تنفس” (Out Of Breath) است. این واژه یک کمبود اکسیژن در کار عضلانی در هنگام تمرین ورزشی است. اگر در این حالت سیستم قلبی عروقی بسیار نیازمند اکسیژن باشد و نتواند اکسیژن را با سرعت لازم به عضلات تحویل دهد تا بدین ترتیب متابولیسم هوازی را پشتیبانی نماید. بدهی اکسیژن بایستی سریع باید زیرا تنفس سریع بعد از فعالیت یا کند میشود با متوقف میگردد. بدهی اکسیژن منجر به متابولیسم غیر هوازی میگردد که آن هم منجر به ساخت اسید لاکتیک و خستگی ماهیچهای (muscle fatigue) میگردد.
پیتید (Peptide): این ترکیبی است که ساخته شده از دو یا چند آمینو اسید است. مولکولهای پروتئین در روده به مولکولهای پروتئین تجزیه میشوند و به همان شکل جذب میشود.
غده پینهای (Pineal Gland): این یک غده درون ریز است که عمدا در ترشح ملاتونین و یک تعداد معدود دیگر از هورمونهای پیتیدی عمل مینماید.
فیتو شیمیایی (Phyto Chemical): این وازه به معنای “گیاه شیمیایی” (Plant Chemical) است. این مواد اشاره بر یک طیف وسیع از ترکیبات گیاه فعال زیستی (Bio-Active) دارد که بصورت نمونه در فرآوردههای گیاهی (Herbal Preparation) و انواع دیگری از مکملهای تغذیهای استفاده میگردد.
مکمل مجازی (Placebo): این یک ماده بی ضرر “غیر فعال” (Inactive) است که ممکن است بجای یک دارو یا ماده موثر داده شود بویژه به گروههای شاهد (Control Groups) در مطالعات بالینی (Clinical). در بسیاری از موارد افرادی که از یک مکمل مجازی استفاده میکنند بطور مثبتی به آن پاسخ میدهند چنانکه گویی از یک ترکیب موثر (Efficacious) استفاده نمودهاند. بعضی از اثرات مثبت عملکرد ورزشی که ورزشکاران در هنگام استفاده از مکملهای طبیعی تجربه میکنند به ” اثر مکمل مجازی (Placebo Effect) نسبت داده میشود. اساسا اگر شما قویا معتقدید که یک مکمل موثر است این احتمال وجود دارد که شما تنها اعتقاد به اثرات مثبتی که آن ایجاد می نماید داشته باشید. حتی این تئوری داده شده است که بسیاری از اثرات مثبتی که ورزشکاران در هنگام استفاده از استروئیدهای آنابولیک تجربه مینمایند میتواند مربوط به یک اثر مکمل مجازی باشد. بدین علت است که انجام دادن مطالعه علمی مجازی شاهد (Placebo Controlled) مهم میباشد تا بدین ترتیب اثرات واقعی را از اثرات مکمل مجازی مجزا کنیم.
پلی پیتیدها (Poly Peptides): اینها پروتئینهایی هستند که توسط یکی شدن سه یا چند (معمولا بسیار) آمینو اسید تشکیل مییابد.
خلفی یا عقبی (Posterior): قسمت عقب یک سطح در مقابل قدامی.
توان (Power): مقدار نیرویی که در یک زمان خاص تولید میشود. ترکیب سرعت و قدرت است.
پاورلیفتینگ (Power Lifting): ورزشی با هدف برداشتن یک هالتر با حداکثر وزنه، که شامل سه رویداد اسکات، پرس سینه و لیفت مرده است.
پلی ساکاریدها یا چند قندیها (Poly Saccharides): اینها کربوهیدراتهایی هستند که محتوی تعداد عظیمی از گروههای قندی میباشند. نشاسته، گلیکوژن، دکسترین (Dextrin) و سلولز مثالهایی از این دسته مواد میباشند.
پیش مادهها (Precursors): اینها ترکیباتی هستند که ترکیبات دیگر از آنها تشکیل میشوند. بعنوان مثال هورمون آندرو استن دیون (Androstenedione) یک پیش ماده مستقیم برای تولید تستوسترون در بدن میباشد.
پیش هورمون (Pro Hormone): این واژه اشاره بر یک طبقه از مواد شیمیایی دارد که بطور نمونه در درون انواع غدد درون ریز (Glands) در بدن یافت میشوند مانند غدد هیپوفیز و ادرنال. ایندسته از مواد شیمیایی پیش مادههای مستقیم برای تولید هورمون میباشند. برای مثال پیش انسولین (Proinsulin) پیش ماده مستقیم برای تولید انسولین میباشد. Dhea و ملاتونین نیز پیش هورمون هستند.
پروستاگلاندین (Prostaglandins): این دسته از مواد، مواد شیمیایی ” هورمون مانندی” هستند که در بدن تولید میشوند. ساختمان آنها بسیار شبیه یک اسید چرب است و آنها یک دامنه وسیعی از اعمال بر روی چیزها را از خود نشان میدهد مانند فشار خون، توازن آب، واکنشهای سیستم ایمنی، التهاب و ….. سنتز آنها تقریبا در تمامی بافتهای بدن تا اندازهای بطریقه مقدار دریافت اسید چرب کنترل میشود.
پروتئینها (Proteins): این دسته از مواد ترکیبات فوق العاده پیجیده دارای نیتروژن می باشد که در تمامی بافتهای حیوانی و گیاهی یافت میشود. آنها ساخته شده از آمینو اسیدها هستند و برای رشد و تعمیر بدن ضروری میباشند.
یک گرم پروتئین محتوی انرژی معادل 4 کالری است و آن دسته از منابع حیوانی هستند که ارزش بیولوژیکی بالایی دارند چون محتوی آمینو اسیدهای ضروری میباشد. آن دسته از پروتئینها که نشات گرفته از منابع گیاهی هستند و محتوی کمی از آمینو اسیدهای ضروری نه تمامی آنها.
پروتئینها برای تولید آمینو اسیدها توسط بدن قطعه قطعه میشوند که این آمینو اسیدها برای ساختن پروتیئنهای جدید استفاده می شوند. پروتئینها واحدهای ساختمانی (Building Blocks) عضلات، آنزیمها و بعضی از هورمونها میباشند.
نسبت بازدهی پروتئین (Per)(Protein Efficiency Ratio): این مقیاس از کیفیت پروتئین است که با تعیین اینکه تا چه اندازه یک پروتئین داده افزایش وزن در حیوانات آزمایشگاهی پشتیبانی میکند کیفیت را ارزیابی میکند. یعنی موشها در هر صورت احتمالا سیستم (Per) بهترین سیستم اندازه گیری نمیباشد زیرا این سیستم مقدار متونین را بخاطر نیاز بیشتر برای متونین در موشها را برای تولید موی بدن شان متونین بیش از مقدار مورد نیاز تخمین میزند.
خالص (Pure): این واژه غالبا برای اشاره بر مکماهایی که غیر تقلیب شده (Unadulterated) هستند بکار میرود – یعنی اینکه مواد تشکیل دهنده دیگری به استثنای آن چیزی که بر روی برچسب بیان شده است نمیباشد.
چهار سر (Quadriceps): هر عضلهای که چهار سر داشته باشد، ولی اغلب برای عضله چهار سررانی به کار میرود.
رژیم یا برنامه (Regimen): یک برنامه منظم تمرینی و غذایی دستیابی به نتایج از پیش تعیین شده.
فاصلههای استراحت (Rest Interval): استراحت بین ستهای یک تمرین با هدف ریکاوری عضله انجام میشود.
تکرار (Rep) (Rep/Repetition): یک حرکت کامل تمرینی از شروع تا پایان و برگشت.
تمرینات مقاومتی (Resistance Training): هر نوع تمرینی که در آن عضله در مقابل یک مقاومت منقبض میشود. مقاومت میتواند از نوع وزنه، کش ارتجاعی و یا وزن بدن باشد.
چربیهای اشباع (saturated fats): اینها چربیهای بد هستند. آنها اشباع نامیده میشود چون محتوی هیچ نقطه بازی بر روی “اسکلتهای کربنی شان” نمیباشد. چربیهای اشباع شامل میرسینیک اسید (Myristic acid)، پالمسیتیک اسید (Palmitic Acid)، استئاریک اسید (Stearic Acid)، و لیگنوسریک اسید (Lignoceric Acid) میباشند.
نشان داده شده است که این دسته از چربیهای بد سطح کلسترول را بدن بالا میبرند. منابع ایندسته از چربیها شامل غذاهای حیوانی و روغنهای گیاهی هیدروژنه شده میباشد. مانند مارگارین. این دسته از چربیها هیچ گونه عملی بیولوژیکی را در بدن انجام نمیدهند به غیر از اینکه کالری فراهم سازند.
ست (Set): مجموع تکرارهای مشخص از یک حرکت.
کمربند شانهای (Shoulder Girdle): محل اتصالات شانه که موجب حرکت شانه و آرنج میشود. حلقهای از استخوانها در واقع یک حلقه ناقص در ناحیه شانه که نقطه اتصالی را برای عضلات حرکت دهندهی شانه و آرنج تشکیل میدهند.
بالا کشیدن یک ضرب یا اسنچ (Snatch): یکی از تکینیکهای بلند کردن که همراه دو ضرب از رشتههای وزنه برداری المپیک است. این تکنیک شامل بالا بردن هالتر به بالای سر از روی زمین (یا اغلب از روی سکو) در یک حرکت پیوسته (بدون مکث و توقف) است.
تمرین قدرتی (Strength Training): نوعی تمرین مقاومتی که هدف آن، افزایش قدرت عضلات اسکلتی است.
زیر زبانی (Sublingual): این به معنای زیر زبان (Beneath The Tongue) است. چندین مکمل در دسترس ورزشکاران قرار داد که ساخته شدهاند که بدین طریقه دریافت بشوند. این طریقه گاه گاهی منجر به جذب بهتر میگردد. بعضیها پیشنهاد دریافت زیر زبانی فرآوردههای هورمونی را میدهند تا بدین ترتیب از محیط نامطبوع (Harsh) روده اجتناب گردد.
هم آمیختگی (Stacking): این واژه اشاره بر دو یا چند ترکیبی دارد که همزمان در یک تلاش برای به حداکثر رساندن نتایج دریافت میشود.
ساکاروز (Sucrose): این ماده متداولا بعنوان قند آشپزخانه (Table Sugar) شناخته میشود. از لحاظ صنعتی ساکاروز یا از نیشکر (Can Sugar) یا از چغندر قند (Sugar Beets) مشتق میشود. وقتی شما آن را میخورید بدن ساکاروز را به لاکتوز تجزیه میکند. نتیجتا این ماده کمی از خواص فروکتوز و کمی هم خواص گلوکز را دارد. خوردن آن یک پاسخ سریع انسولین را به ظهور میرساند اما سرعت این پاسخ به اندازه سرعتی پاسخی که بخاطر گلوکز ایجاد میشود نیست.
مکمل (Supplement): این واژههایی است که برای توصیف یک فرآورده (Preparation) مانند یک قرص (Pill)، پودر یا مایعی که محتوی مواد مغذی میباشد بکار میرود. یک مکمل میبایستی بعنوان بخشی از مقدار دریافت غذای روزانه هر شخص استفاده گردد تا یا سطحی کافی از مواد مغذی یا سطحی مافوق فیزیولوژیک (Supra Physiological) از مواد مغذی را عرضه نماید.
مافوق فیزیولوژیک (Supra Physiological): این کلمه بزرگ معنای مقادیر بیشتر از مقداری است که بصورت نرمال در بدن یافت میشود. بعنوان مثال شخصی اگر 10 گرم از کراتین منوهیدرات را در روز مصرف میکند سطح مافوق فیزیولوژیکی از کراتین در سلولهای ماهیچهای خلق مینماید.
سینررژستیک (Synergistic یا مضاعف کننده): این واژه اشاره بر آن عملی دارد که وقتی مواد با یکدیگر ” همکاری” (Cooperate) میکنند خلق میگردد: یعنی اینکه یک مکمل میتواند در اثر بخشی (Effectiveness) مکمل دیگری را یا افزایش دهد یا چند برابر کند. تحقیق شده است که بسیاری از ویتامینها اثر سیتوژسیستیک دارد. کراتین بعلاوه کربوهیدراتها، همانند کافئین، بعلاوه افدرین در مقادیر صحیح اثر مضاعف کننده دارند.
وتر یا تاندون (Tendon): نوعی بافت همبند که عضله را به استخوان متصل میکند. همچنین موجب انتقال نیرو از عضله به استخوان میشود.
بیضهها (Testes): این واژه اشاره بر اندامهای تناسلی مردان دارد. (Male Reproductive Organs). بیضهها جایی است که بسیاری از هورمونهای که رشد را تنظیم میکنند، مانند: تستوسترون تولید میشود.
تستوسترون (Testosterone): این همان هورمون آنابولیکی است که مقدمتا در بیضههای مردان تولید میشود و باعث رشد ماهیچهها میگردد. در واقع این ماده است که مردان را از پسرها متمایز میسازد.
ترموژنیک (Thermogenic): این واژه به معنای تولید کننده گرما یا چربی سوزان میباشد. خوردن یک عامل ترموژنیک متابولیسم را بیشتر میکند دمای پایهای بدن را بالا میبرد و مصرف کالری (Calorie Experditvre) را شتاب میبخشد.
تری گلیسرید (Triglyceride): این نام علمی برای یک چربی رژیم غذایی است. زنجیره اصلی (back bone) مولکول عبارت از یک مولکول گلیسرول است که متصل به مولکول اسید چرب است. همچنین تری گلیسریدها چربیها (Fats) یا لیپیدها (Lipids) نامیده میشوند.
تری پیتیدها (Tripeptides): اینها تکههای پروتئین هستند که عبارت از سه آمینو اسید که در طول هم قرار گرفتهاند.
سه سر (Triceps): هر عضلهای که دارای سه سر باشد. البته بیشتر برای سه سر بازویی به کار میرود که موجب باز شدن آرنج میشود.
چربیهای غیر اشباع: اینها چربیهای خوب هستند. آنها غیر اشباع نامیده میشوند چون دارای یک یا چند “نقاط کربنی” باز هستند. میتوان چربیهای غیر اشباع را به دو گروه زیر تقسیم بندی نمود:
چربیهای غیر اشباع چند تایی (Polyunsaturated Fats) و چربیهای غیر اشباع یکتایی (Monounsaturated Fats) نشان داده است که چربیهای غیر اشباع به کاهش سطح کلسترول و تری گلسیری در خون کمک کنند. این شاخه از چربیها شامل اسیدهای چرب ضروری لینولنیک اسید و سینولنیک اسید میباشد. منبع اصلی ایندسته از چربیها عبارتند از غذاهای گیاهی، نظیر روغن کاجیره، روغن آفتاب گردان و روغن برزک میباشد.
تنظیم بالا دست (Up – Regulate): این واژه اساسا به معنای “افزایش” است. بعنوان مثال به نظر میرسد کراتین منوهیدرات دارای توانایی تنظیم بالا دست یا افزایش قابلیت ماهیچه برای پر نمودن دوباره ذخایر انرژی را دارد.
ویتامینها (Vitamins): اینها ترکیبات آلی هستند که برای زندگی حیاتی هستند. برای عملکردهای بدنی واجب هستند (Indispensacle) و به مقدار بسیار کم مورد نیاز میباشند. این دسته از مواد، مواد مغذی ضروری بدن بدون کالری هستند. بسیار از انها به عنوان کوآنزیم عمل میکنند که بدین ترتیب عملکردهای زیستی را بصورتی چند جانبه (Multitude) پشتیبانی میکنند.
Vo2 Max: این حداکثر حجم اکسیژن است که یک فرد میتواند در هر دقیقه از تمرین ورزشیاش مصرف نماید. این کمیت غالبا برای ارزیابی بازده قلبی و عروقی یک ورزشکار استفاده میگردد. و بنابراین ظرفیت عملکرد ورزشی را نیز ارزیابی میکند.
گرم کردن (Warm-Up): مجموعهای از حرکات بدن با فشار کم برای آماده کردن عضلات، ششها، قلب و عروق برای فعالیتهای سنگینتر استفاده میشود. گرم کردن بیشتر شامل تمرینات پویا و فشار پایین قلب عروقی است.
گرفتن دست از رو (Overhand Gripe): گرفتن میله وزنهها به صورتی که پشت دست یه طرف صورت باشد.
گرفتن دست از زیر (Underhand Gripe): گرفتن میله وزنهها به صورتی که کف دست رو به صورت باشد.
منابع: کتب (دایرة المعارف مکملهای غذایی ورزشی و راهنمای گام به گام تمرینات قدرتی)
بخشهای قبلی واژهنامه:
N:0268